
داستان زندگیم
سلام عزیزان. من احمدم و در عصر ۱۹ ام دی ماه ۱۳۷۳ که یک عصر زمستان خیلی سرد بود در شهرستان شاهرود، به دنیا اومد.
از همون ابتدا یک مقدار عجیب غریب بودم، می پرسید حتماً چرا؟
به خاطر اینکه در بدو تولد من دندون داشتم !
از همون بچگی خرابکار بودم و هرچی اسباب بازی داشتم رو خراب میکردم تا به زعم خودم یک چیز خفنتر ازشون بسازم. همون طور که میشه فهمید هیچ وقت از اون خرابکاریها چیز خفنی در نیومد، الا یک مشت پلاستیک شکسته و سیم و مدار تیکه تیکه شده.
اگر بقیه شو دوست داری بخونی و ببینی نوآوری کلاً از خرابکاری نشأت میگیره، روی دکمه داستان زندگی کلیک کن و ببین چقدر فراز و نشیب داشته زندگیم…